Saturday, August 27, 2011

وقتی حکومت از یک مراسم غیر سیاسی شام و افطار جوانان می ترسد.....

دوستان عزیز، پنج‌شنبه سوم شهریور ما هم مثل خیلی از شما برای برنامه افطار که با استقبال بسیار شما در فضای مجازی مواجه شده بود، به پارک ملت رفتیم .. جو امنیتی سنگینی در پارک حاکم بود و پارک کاملا تبدیل به یک پادگان بزرگ شده بود ! .. که سعی می کنیم با جزئیات برایتان بنویسیم ...
... شرح آنچه در پارک گذشت را مقایسه کنید با مرامنامه مراسم ... یعنی تا این حد تحمل اخلاق گرایی ما و یک تجمع ساده افطار دور همی ایرانیان را هم نداشتند ؟
ساعت 19:15 با دوستان به درب پارک رسیدیم .. از همان ابتدای در ورودی "عجالتا" دو ماشین بنز پلیس ایستاده بود و چند پلیس و پاسدار که گاهی از مردم سوالاتی می کردند ولی ما از آنجا رد شدیم .. باورمان نمیشد که قرار است جو امنیتی به وجود آید و گفتیم شاید طبیعی است .... چند نفری از جوانان را هم دیدیم که صحبت از فیسبوک و مراسم افطار می کنند و وسایل افطار همراهشان بود .. و خوشحال حرکت کردیم

ولی کمی که جلوتر رفتیم و وارد سربالایی شدیم دیدیم که از ضلع جنوبی پارک چند ماشین پلیس با چراغ گردان روشن مشغول گشت زنی در کوچه های تنگ پارک هستند ! .. و بلافاصله دو ون پلیس را هم دیدیم که پشت سرشان بود .. (تعداد ون ها تا انتها که آنجا بودیم به نزدیک 10 رسید)

قرار بود ساعت 19:30 در بالای پله های پارک (ضلع شرقی دریاچه) حضور داشته باشیم و با پخش ربنا، به همراه دیگران مراسم را آغاز کنیم .. که تا 19:50 چند ده نفری در آنجا آمده بودند ولی به خاطر جو امنیتی شدید کسی نمی توانست حرفی بزند و یا موبایلش را روشن کند (برای پخش ربنا)

پس ما هم محل را به سمت پایین پله ها ترک کردیم که با صحنه گشت موتور های دو ترکه با کلاه کاسکت مواجه شدیم که در پارک شروع کرده بودند به مانور دادن ... یادآور روزهای ....! از قسمت جنوبی دوباره به سمت دریاچه آمدیم و در اینجا بود که همزمان با پخش اذان (20:01) یک ماشین پلیس به همراه یک ون با چراغ گردان روشن از سمت پایین دقیقا در محل تجمع اصلی (شرق دریاچه) مانور دادند و بعد پارک کردند ! و پشت آن ها هم موتور سیکلت ها شروع به مانور وحشت کردند (البته نه خیلی تابلو) و تمام دور دریاچه را به گشت زنی مشغول شدند .. و دقایقی بعد که طوفان و بعد باران شدید شروع شد و ما هم 20 دقیقه ای در جایی پناه گرفتیم تا آرام تر شود ..

بعد دوباره به سمت دریاچه رفتیم و حدود ساعت 20:45 به خاطر باران شدید تقریبا پارک خالی شده بود .. ولی آن دو ماشین هنوز در ضلع شرقی دریاچه مستقر بودند ...

شروع کردیم که از پارک خارج بشیم .. از سمت مقر پلیس .. که مشاهده کردیم که 3 یا 4 ون پلیس هم آنجا مستقر هستند و حدود 20 گارد ضد شورش! را دیدیم که گوشه ای ایستاده بودند و با هم بحث می کردند و به نظر میرسید برای ترساندن مردم و خانواده هاشون با هم اختلاف نظر دارند

بگذریم .. از پارک خارج شدیم و لحظاتی بعد دیدیم که تمام چراغ های پارک را رسما خاموش کرده اند (ساعت 9:15)(مطمئن نیستم ، شاید برق رفته بود) و یک ماشین پلیس هم نور بالای خودش رو به سمت بیرون پارک روشن کرده بود

این تمام مشاهدات ما بود ..
 

No comments:

Post a Comment