عبدالحسین مختاباد با نوشتن نامه ای بحث برانگیز به سوژه شماره یك این روزهای رسانه های مازندرانی تبدیل شده تا طیف مخالف و موافق او با نوشتن یادداشت های متفاوت به ماجرا دامن بزنند.
محور این نزاع رسانه ای مفقود شدن مجسمه اسب های تاریخی میدان امام (ره) ساری است كه هفته گذشته و در اقدامی بحث بر انگیز برداشته شد.
با اینكه یك هفته از ماجرا گذشته و سابقه تاریخی نشان می دهد چنین اقداماتی چقدر زود در مركز مازندران به دست فراموشی سپرده می شود اما برخلاف انتظار ماجرای اسب ها هر روز ابعاد تازه ای پیدا می كند.
در تازه ترین اتفاق عبدالحسین مختاباد خواننده مشهور ساروی با نوشتن نامه ای سرگشاده حرف هایی بدون در نظر گرفتن خط قرمز ها روی كاغذ آورده آنچنان كه مخالفانش از آن نوشته به «عقده گشایی سیاسی » و «عدم درك شهادت» یاد كردند.
خواننده سرشناس در قسمتی از نامه آورده است: «من نسل سوخته این سرزمینم. من و نسل من نه نوجوانی و نه جوانی را درك نكردیم...»
مختاباد كه در طول همه این سالها از سوی اكثریت طیف های سیاسی مازندران حمایت شده بود در ادامه آورده است: «و... جنگ تمام شد اما نگاه جنگی و انقلابی همچنان همانند سایه ای من و نسلم را تعقیب میكرد...»
مختاباد اما به همین جا بسنده نمی كند و در تماسی با هادی ابراهیمی معاون سیاسی استاندار مازندران و یكی از موافقین طرح برچیدن اسب ها از وی توضیح می خواهد. پاسخی كه مختاباد با نوشتن جمله: «اینان همگی همان نسل سوخته اند كه اینك زمام امور را در دست گرفته اند و همواره با توسل به امر سطحی و شعاری از اصل مسئولیت و تعهد خود شانه خالی میكنند» به آن واكنش نشان می دهد.
نوشته مذكور 24 ساعت بعد با واكنش تند هادی ابراهیمی روبرو شد. او در یادداشتی با عنوان «مختاباد را چه شده؟» این خواننده را به تلاش برای طرح جنگی مبهم میان نسل گذشته و نو متهم كرده و افزود: «مختاباد خمیرمایه همه اینها را در انقلاب و جنگ و تفكر مقاومت كننده نسل انقلاب در قبال زیاده خواهی های استكبار جهانی و صهیونیزم بین الملل دیده و مرگ بر امریكا و اسرائل را مرگ بر همه می خواند و بشدت از این فرهنگ، برائت می جوید و تمایل خود را به جهانی شدن با شعار حذف این شعارهای نفرت انگیز! اعلام می دارد.»
ابراهیمی در ادامه به ماجرای گفتگوی تلفنی اش با مختاباد ساعتی پیش از نوشتن یادداشت مورد مناقشه اشاره می كند و می افزاید: «حقیر نیز كه از نیات شوم این عنصر استحاله شده و احساساتی بی خبر بودم، صادقانه برایش توضیح دادم كه جمع آوری مجسمه اسب ها ماحصل تذكرات موكد مومنین شهر و اعضای موجه ستاد احیای امر به معروف و نهی از منكر استان در یكسال گذشته بوده كه طی آن به سوءاستفاه بدخواهان از نامانوس بودن این مجسمه ها با نام میدان اشاره می شد كه نهایتاً شهرداری موظف به جمع آوری آنها گردید»
ابراهیمی در انتهای این نوشته از مختاباد خواسته تا از سرنوشت هنرمندان فریب خورده ای همچون محسن مخملباف، گلشیفته فراهانی و شادمهر عقیلی همچنین تجربه حوادث پس از انتخابات سال 88 درس عبرت بگیرد.
اما یادداشت این مقام مسئول نقش چراغ سبز را در آن ماجرا ایفا كرده و حالا سیلی از نوشته ها علیه این خواننده به راه افتاده است. منتقدین یكی یكی پس از دیگری از در وارد می شدند یكی او را به عذر خواهی از خانواده شهدا توصیه می كند و دیگری به نسلش را نسل پخته می خواند و نه سوخته. با همه این حرفها و از آنچه از بین كامنتها و حتی مكالمات بیرون می آید داستان اسب ها و مناقشه بر سراین موضوع به این زودی فراموش نمی شود.
No comments:
Post a Comment